Telegram Group & Telegram Channel
『دهه هـ80ـشتادیا
『 #دکتر_پرستار 👩‍⚕♥️』 『 #پرستار_شیطون_من 』 『 #پارت292  』 با احساس درد شدید سرم چشمام رو آروم باز کردم و به دور و برم نگاه کردم. من اینجا چیکار میکنم؟ چرا توی بیمارستانم؟ دستم رو روی سرم گذاشتم و با درد پاشدم نشستم. گیج به اطراف نگاه کردم که همون لحظه حرفای…
『 #دکتر_پرستار 👩‍⚕♥️
『 #پرستار_شیطون_من 』
『 #پارت293  』



مهبد دوتا بازوهام رو توی دستاش گرفت و گفت:

_ آروم باش

بازوهام رو عقب کشیدم و با گریه گفتم:

_ مامان بابام مُردن؟

برای اولین بار بود که مهبد رو انقدر ناراحت میدیدم.
با ناراحتی سرش رو آروم تکون داد و گفت:

_ تسلیت میگم

دلم میخواست مهبد بهم بخنده و بگه این حرفا چیه؟
پدر و مادرت صحیح و سالمن
اما نخندید!
اصلا نخندید!
حتی نگفت پدر و مادرت صحیح و سالمن!
گفت تسلیت میگم!
غمگین نگاهم کرد و گفت تسلیت میگم!
مهبد گفت تسلیت میگم؟
به من تسلیت گفت؟
چرا به من؟
چرا به من تسلیت گفت؟
من مامان بابام حالشون خوبه
حالشون کاملا خوبه
اونا هیچیشون نیست
هیچ اتفاقی براشون نیفتاده و حالشون کاملا خوبه
آره آره من مطمئنم حالشون خوبه!

_ گیتا؟

نگاهم رو از زمین گرفتم و به مهبد نگاه کردم.

_ چرا تسلیت؟ مگه کی مُرده؟
_ گیتا خوبی؟
_ خوبم چرا خوب نباشم؟

یه قدم اومد جلو و دستم رو گرفت.

_ از دستت داره خون میره؟

بی تفاوت به خونایی که روی زمین میریخت نگاه کردم.

_ مهم نیست
_ گیتا تو خوب نیستی
_ خوب نیستم؟ خب نباشم! مگه برات مهمه؟

کلافه نگاهم کرد و آروم گفت:

_ آره

پوزخند تلخی روی لبهام نشست.

_ تو حتی مرگ و زندگی پدر و پدربزرگت هم برات مهم نیست، بعد میخوای من باور کنم که خوب نبودنِ حالِ من برات مهمه؟

با صدای آرومی گفت:

_ مرگ و زندگی پدربزرگم برام مهمه
_ مهم نیست
_ هست
_ نیست نیست نیست
_ هست عزیزم، اون روزی که درموردش اونطوری گفتم ازش عصبی بودم وگرنه من دلم میخواد اون همیشه زنده باشه!

پوزخند تلخ تری روی لبهام نشست.

_ دروغگو، تو از خداته اون بمیره تا بتونی با خیال راحت پولاتو خرج کنی

انگشت اشاره ام رو به طرفش گرفتم و ادامه دادم:

_ هیچکس و هیچ چیز برای تو مهم نیست، تو یه عوضیِ به درد نخوری، تو...تو حیوونی، تو آدم نیستی!

حالم خوب نبود؛ حالم اصلا خوب نبود و نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم و چی میگم!
نمیدونم چرا به مهبد گیر داده بودم
فقط اینو میدونم که دلم میخواست دستام رو دور گردنش حلقه کنم و خفه اش کنم...

‌『♥️🌸 @Dhe_80ia  🌸💕‌』



tg-me.com/Dhe_80ia/346769
Create:
Last Update:

『 #دکتر_پرستار 👩‍⚕♥️
『 #پرستار_شیطون_من 』
『 #پارت293  』



مهبد دوتا بازوهام رو توی دستاش گرفت و گفت:

_ آروم باش

بازوهام رو عقب کشیدم و با گریه گفتم:

_ مامان بابام مُردن؟

برای اولین بار بود که مهبد رو انقدر ناراحت میدیدم.
با ناراحتی سرش رو آروم تکون داد و گفت:

_ تسلیت میگم

دلم میخواست مهبد بهم بخنده و بگه این حرفا چیه؟
پدر و مادرت صحیح و سالمن
اما نخندید!
اصلا نخندید!
حتی نگفت پدر و مادرت صحیح و سالمن!
گفت تسلیت میگم!
غمگین نگاهم کرد و گفت تسلیت میگم!
مهبد گفت تسلیت میگم؟
به من تسلیت گفت؟
چرا به من؟
چرا به من تسلیت گفت؟
من مامان بابام حالشون خوبه
حالشون کاملا خوبه
اونا هیچیشون نیست
هیچ اتفاقی براشون نیفتاده و حالشون کاملا خوبه
آره آره من مطمئنم حالشون خوبه!

_ گیتا؟

نگاهم رو از زمین گرفتم و به مهبد نگاه کردم.

_ چرا تسلیت؟ مگه کی مُرده؟
_ گیتا خوبی؟
_ خوبم چرا خوب نباشم؟

یه قدم اومد جلو و دستم رو گرفت.

_ از دستت داره خون میره؟

بی تفاوت به خونایی که روی زمین میریخت نگاه کردم.

_ مهم نیست
_ گیتا تو خوب نیستی
_ خوب نیستم؟ خب نباشم! مگه برات مهمه؟

کلافه نگاهم کرد و آروم گفت:

_ آره

پوزخند تلخی روی لبهام نشست.

_ تو حتی مرگ و زندگی پدر و پدربزرگت هم برات مهم نیست، بعد میخوای من باور کنم که خوب نبودنِ حالِ من برات مهمه؟

با صدای آرومی گفت:

_ مرگ و زندگی پدربزرگم برام مهمه
_ مهم نیست
_ هست
_ نیست نیست نیست
_ هست عزیزم، اون روزی که درموردش اونطوری گفتم ازش عصبی بودم وگرنه من دلم میخواد اون همیشه زنده باشه!

پوزخند تلخ تری روی لبهام نشست.

_ دروغگو، تو از خداته اون بمیره تا بتونی با خیال راحت پولاتو خرج کنی

انگشت اشاره ام رو به طرفش گرفتم و ادامه دادم:

_ هیچکس و هیچ چیز برای تو مهم نیست، تو یه عوضیِ به درد نخوری، تو...تو حیوونی، تو آدم نیستی!

حالم خوب نبود؛ حالم اصلا خوب نبود و نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم و چی میگم!
نمیدونم چرا به مهبد گیر داده بودم
فقط اینو میدونم که دلم میخواست دستام رو دور گردنش حلقه کنم و خفه اش کنم...

‌『♥️🌸 @Dhe_80ia  🌸💕‌』

BY 『دهه هـ80ـشتادیا


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/Dhe_80ia/346769

View MORE
Open in Telegram


『دهه هـ80ـشتادیا Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Telegram Gives Up On Crypto Blockchain Project

Durov said on his Telegram channel today that the two and a half year blockchain and crypto project has been put to sleep. Ironically, after leaving Russia because the government wanted his encryption keys to his social media firm, Durov’s cryptocurrency idea lost steam because of a U.S. court. “The technology we created allowed for an open, free, decentralized exchange of value and ideas. TON had the potential to revolutionize how people store and transfer funds and information,” he wrote on his channel. “Unfortunately, a U.S. court stopped TON from happening.”

Export WhatsApp stickers to Telegram on iPhone

You can’t. What you can do, though, is use WhatsApp’s and Telegram’s web platforms to transfer stickers. It’s easy, but might take a while.Open WhatsApp in your browser, find a sticker you like in a chat, and right-click on it to save it as an image. The file won’t be a picture, though—it’s a webpage and will have a .webp extension. Don’t be scared, this is the way. Repeat this step to save as many stickers as you want.Then, open Telegram in your browser and go into your Saved messages chat. Just as you’d share a file with a friend, click the Share file button on the bottom left of the chat window (it looks like a dog-eared paper), and select the .webp files you downloaded. Click Open and you’ll see your stickers in your Saved messages chat. This is now your sticker depository. To use them, forward them as you would a message from one chat to the other: by clicking or long-pressing on the sticker, and then choosing Forward.

『دهه هـ80ـشتادیا from ar


Telegram 『دهه هـ80ـشتادیا
FROM USA